به گزارش خبرگزاری مهر، در این بخش واژههای مربوط به حرف "ب" از"برخوانش" تا "برق سنج" برای آگاهی و قضاوت مخاطبان از نظر میگذرد.
*برخوانش به جای Calling
(مخابرات) درخواست برقراری ارتباط با مقصد مورد نظر در شبکه مخابراتی
*برخه به جای کسر
*برخه ای به جای کسری
*برد به جای Range
( نظامی ) 1.فاصله افقی بین سلاح وهدف 2. مسافتی تقریبی که در آن فرستنده رادیو کارایی داشته باشد 3. اندازه یا مسافتی که در محل عملیات یا منطقه چیزی را محدود کند 4. مسافتی که خودرو با بیشترین بار خود بتواند با استفاده از سوختی که در مخزن دارد طی کند.
*برداشت به جای Take
( سینما و تلوزیون ) یک نوبت فیلمبرداری از یک صحنه
*برداشت ردی به جای Out-take
( سینما و تلوزیون ) برداشتی که در نسخه نهایی فیلم استفاده نشود
*بررسی به جای سانسور
*برسنگ زی به جای Epilithic
( شورای هماهنگی علوم زمین ) یکی از ویژگی های موجود زنده ای که روی سنگ و دیگر مواد سنگی یا چسبیده به آنها زندگی کند.
*برشتار به جای Toaster oven
( عمومی ) نوعی اجاق برقی که علاوه بر برشته کردن نان، برای گرم کردن یا سرخ کردن بعضی مواد غذایی از آن استفاده می شود.
*برشته کن به جای Toaster
( عمومی ) دستگاهی که با آن نان را گرم یا برشته کنند.
*برش راه به جای Trench
( حمل و نقل درون شهری - جاده ای ) راه پدید آمده بعد از حفر طولی زمین در سطح شیب دار
*برش زنی، برش به جای Shearing
(مهندسی مواد و متالوژی) بریدن قطعات با استفاده از دو لبه برنده مخالف هم، مانند قیچی
*برش کاری به جای Cutting
( مهندسی مواد و متالوژی) بریدن و جداکردن جزئی از کل با روش قطع کردن یا با استفاده از یک لبه برنده
*برش نگار به جای Tomograph
( پزشکی ) دستگاهی که با استفاده از پرتو ایکس از برش خاصی از بدن عکس برداری کند
*برش نگاره به جای Tomogram
( پزشکی ) تصویر حاصل از برش نگاری
*برش نگاری به جای Tomography
( پزشکی ) عکس برداری با پرتو ایکس از برش خاصی از بدن
* برش نگاشتی به جای Tomographical
( پزشکی ) مربوط یا منسوب به برش نگاری
* برق سنج به جای Electrometer
( فیزیک ) اسبابی برای اندازه گیری ولتاژ بدون آنکه جریان قابل ملاحظه ای از آن عبور کند.
نظر شما